فرشته ای که با پلیس آمد!
فرامرز دادرس فرامرز دادرس

دوازدهم بهمن ماه 1357، درفرودگاه مهر آباد تهران ، آیت الله خمینی پس از یک تبعید پانزده ساله، دست در دست مهماندار فرانسوی هواپیمای ایر فرانس، پا به خاک ایران گذاشت.

خبروعکس های آن به سراسر جهان مخابره شد. ساعتی پیش از پیاده شدن آیت الله خمینی در فرودگاه، خبرنگاری از او که به تازگی امام نامیده می شد، پرسید احساس شما از بازگشت به ایران چگونه است؟ و امام هم در پاسخ " هیچ " تاریخی خود را رها کرد.

صادق قطب زاده که خود را فرزند روحی امام می دانست، هرچه کوشید، نتوانست در ترجمه " هیچ " خبرنگاران را بفریبد، چون یک واژه کوتاه بود و نمی شد کاری کرد، هوشمندان زود دریافتند که داستان ازچه قرار است.

هنگام پیاده شدن، همه امام را دیدند که مسیح وار دست مهماندار خارجی را که بی شک از نظر امام، نجس هم بوده گرفته است، چه صحنه باشکوهی! چه احساس آرامشی به مریدان امام دست داد، پروازی ملکوتی بر فراز آسمان ها، فرودی روحانی بر خاک "هیچ " جا.  همه جا مردم مسخ شده فریاد می کشیدند دیو چو بیرون رود، فرشته در آید ! ولی نمی دانستند که فرشته با پلیس می آید.

سال ها گذشت وکسی نام و نشانی از آن مهماندار نشنید تا دیروز که سروکله ایشان درتهران  پیدا شد،" ژرژ باتااوش " پلیس امنیتی فرانسوی که به لباس مهماندار هواپیمای ایر فرانس در آمده بود. امام هم بخوبی آگاه بود و چند ماه او را در کنار خود در نوفل لوشاتو داشت.

"ژرژ باتااوش " در گفتگویی با مرکز اسناد انقلاب اسلامی می گوید؛  دوفرزند ازهمسر ایرانی اش که از او جدا شده دارد که در آمریکا زندگی می کنند. او می گوید که در این مدت ، مرید امام شده بود و پس از آمدن به ایران با موافقت امام و سید احمد آقا در ایران ماندگار می شود و با مصطفی چمران همکاری می کرد.

او پس از کشته شدن چمران در کردستان، سال ها با " حاج محمد نظران"  سرپرست اسرای جنگی عراقی در ایران همکاری نموده، و حاج آقا هم شهید شد و به لقا الله پیوست.

"ژرژ باتااوش " در آن زمان، جوانی سی و سه ساله بود. می گوید در آن زمان به فرانسه بازگشته و خود را بازنشسته کرده است!. " باتااوش " مزه باز نشستگی را در سی و سه سالگی چشیده است!. اومی گوید:حال در غربت و بی کسی و آوارگی درتهران بسر می برم! و درانتظار فرشته مرگ نشسته ام.

او اکنون شصت و چهار سال دارد و اگر در فرانسه زندگی می کرد، به سن بازنشستگی قانونی در این کشور می رسید، و می توانست مانند یک باز نشسته خوشحال روزگار بگذراند.

پرسش این است آیا "ژرژ باتااوش " در سی و یک سال گذشته خدمت خود را در ایران می گذرانده و اکنون می خواهد بازنشستگی واقعی خود را در شصت و چهار سالگی در فرانسه بگذراند؟

والری ژیسکاردستن رئیس جمهور فرانسه در زمانی که آیت الله خمینی در نوفل لوشاتو بسر می برد، میزبانی گردهمایی سران هفت کشور صنعتی را در جزیره گوادلوپ فرانسه بدوش داشت، او سال ها بعد در خاطراتش نوشت که؛ اوضاع رژیم شاه بسیار خراب بود، و هیچ امیدی به ماندگاری او نبود، و کشور های غربی نگران افتادن ایران به دام اتحاد جماهیر شوروی بودند. در یک بعد از ظهر، و در یک گفتگوی خصوصی، بدون شرکت مترجمان رسمی،و بدون حضور نخست وزیران ایتالیا و ژاپن، سران چهارکشور آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه گرد هم آمدند، و نخست وزیر کانادا، که به دو زبان انگلیسی و فرانسه چیره بود، نقش مترجم را میان سران کشور ها بازی کرد. فرانسه وآلمان مخالف کنار گذاشتن شاه بودند، وآمریکایی ها دودل ، نخست وزیرانگلیس، خیال همه را آسوده کرد، و گفت که رژیم آینده در کنترل خواهد بود!.

همه کار ها پیش بینی و برنامه ریزی شده بود. امام هم با خیالی آسوده در درازای سفر درهواپیما بخواب فرو رفته بود!. مردم ایران و جهانیان گواه آن بودند که پرسنل نیروی هوایی شاهنشاهی! درفرودگاه مهرآباد، مسئولیت انتظامات و مراقبت از جان امام را بدوش داشتند و هلیکوپتر نیروی هوایی پادشاهی ایران بود که امام را به مدرسه رفاه برد!. همان نیرویی که فرماندهانش در روز های نخست انقلاب اسلامی تیر باران شدند.

امام می دانست که در ورود به ایران با "هیچ " مشکلی روبرو نخواهد شد  و از این رو همواره به "هیچ " می اندیشید.

در دو سال گذشته  با روی کار آمدن آقای سارکوزی در روابط ایران و فرانسه تیرگی هایی پدیدار شده است.  فرانسه در ماه فوریه، ریاست دوره ای شورای امنیت سازمان ملل را به دست دارد.

فرانسوا فیون، نخست وزیر فرانسه شب چهارشنبه 3 فوریه 2010، در میهمانی سالانه شورای نمایندگان سازمانهای یهودی در فرانسه گفت برای جلوگیری از "دستیابی ایران به تواناییهای هسته ای نظامی" فرانسه تلاش خواهد کرد تا شورای امنیت قطعنامه ای مبنی بر اعمال "تحریمهای شدید" علیه ایران را به تصویب برساند.

حکومت اسلامی در درون و برون از کشور با چالش های جدی روبرو است. بوی واژگونی رژیم به مشام همه، حتی "ژرژ باتااوش " هم رسیده است.

گوادلوپ تازه ای در چشم انداز دیده می شود. آیا تهران در انتظار هواپیمای دیگری می باشد؟ 

15 بهمن- 4 فوریه 2010


February 4th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی